تا ازادی

دفاع از خون شهیدان

تا ازادی

دفاع از خون شهیدان

آمریکا دعوت از دیپلمات های ایرانی را پس گرفت

کاخ سفید می گوید دعوت از دیپلمات های ایرانی برای شرکت در مراسم جشن روز استقلال این کشور را پس گرفته است.

این نخستین اقدام دولت باراک اوباما در اعتراض به برخورد خشونت آمیز به معترضان انتخابات ریاست جمهوری در ایران است.

رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید در جلسه مطبوعاتی روز چهارشنبه تاکید کرد دعوت سفارتخانه های آمریکا در سراسر جهان از این افراد دیگر اعتبار ندارد.

او علت پس گرفتن دعوت از دیپلمات های ایرانی را رخدادهای روزهای گذشته در این کشور عنوان کرد.

این در حالی است که به گفته آقای گیبز تاکنون هیچ کدام از دیپلمات های ایرانی به دعوت سفارتخانه های آمریکا پاسخ مثبت نداده اند.

هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده اوائل ژوئن به سفارتخانه های ایم کشور در سراسر جهان اجازه داده بود تا از دیپلمات های ایرانی برای شرکت در مراسم روز ملی آمریکا که همه ساله چهارم ژوئیه در سالگرد استقلال این کشور از بریتانیا برگزار می شود، دعوت کنند.

این نخستین دعوت از دیپلمات های ایرانی برای شرکت در مراسم رسمی سفارتخانه های آمریکا از زمان قطع روابط دو کشور در سال 1358 است.

این تصمیم همزمان با تغییر راهبرد آمریکا در برابر ایران و تلاش برای برقراری گفتگوی مستقیم با این کشور اتخاذ شد.

این در حالی است که در روزهای گذشته، جمهوری خواهان کنگره فشار زیادی را بر باراک اوباما برای اتخاذ موضع قوی تری در برابر سرکوب معترضان در ایران تحت فشار گذاشته اند.

آقای اوباما سه شنبه خشونت های جاری در ایران را محکوم کرد و به رهبران این کشور هشدار داد این وقایع بر روابط آن با جامعه جهانی تاثیر منفی خواهد گذاشت.

در این حال، آقای اوباما به طور مشخص درباره عواقب منفی این رخدادها برای دولت ایران صحبت نکرد.

یک روزنامه ایتالیایى: فتواى ترور موسوى وکروبى توسط مرجعى مهم صاد

دبى – سعود الزاهد
روزنامه ایتالیایى "کوریر دلاسرا" به نقل از منابعى امریکایى که نخواست نامشان را فاش کند، خبر از آن داد که "آیت الله محمد تقى مصباح یزدى" مرشد و مراد احمدى نژاد اخیراً فتواى "مهدور الدم بودن" دو نامزد اصلاح طلب ریاست جمهورى ایران "مهندس میر حسین موسوى" و "شیخ مهدى کروبى" را صادر کرده است.


این خبر در حالى منتشر مى شود که آیت الله خامنه اى در روز سه شنبه 23/6/2009 در پاسخ به نامه شوراى نگهبان قانون اساسى با تمدید مهلت بررسى شکایات و گزارشهاى تخلفات انتخاباتى را به مدت 5 روز دیگر موافقت کرد. لیکن محسن رضایى سومین رقیب احمدى نژاد در انتخابات تاریخى جمعه 12/6/2009 از پیگیرى شکایات واعتراضات خود در این زمینه منصرف شده است.


مصباح یزدى درسال 1932 در شهر یزد متولد شد. وى علوم دینى را در یزد، قم و نجف، فرا گرفت. مدرسان وى آیت الله هایى همچون خمینی، اراکى و بهجت بودند.


او در 27 سالگى به درجه اجتهاد رسید.او در زمان فعالیت اندیشمند معروف شیعه دکتر على شریعتى (پیش از انقلاب 1979) به شدت با افکار و سخنرانى هایش مخالفت مى کرد. وى پس از انقلاب دفتر همکارى حوزه و دانشگاه را به وجود آورد.


او در حال حاضر جمعیت اهل بیت وپژوهشکده ى امام خمینى را در قم سرپرستى مى کند. مصباح عضو مجمع مدرسین حوزه ى علمیه ى قم مى باشد.مصباح در سال 1990 به عنوان نماینده ى مردم اهواز در مجلس خبرگان رهبرى حضور یافت و در سالهاى بعد به نمایندگى از مردم تهران به این مجلس رفت.


او مرجعى بنیادگرا و بشدت دست راستى است تا جایى که جنبش اصلاح طلبى دوره ى سید محمد خاتمى را "پیشروى هواداران احیاى کفر شاهنشاهى" خواند.


قتل هاى زنجیره اى نویسندگان و روشنفکراناکبر گنجى در یکى از کتابهاى خود که در دسامبر 2000 منتشر ساخت، مصباح یزدى را متهم اصلى صدور فتواهایى دانست که نویسندگان و روشنفکران مخالف را "مهدور الدم" مى کرد و ترور آنان را واجب شرعى جنایتکاران خودسر تلقى مى نمود.


گنجى نوشت: "مجوز قتلهاى زنجیره اى را مصباح یزدى صادر کرده است".


محافل اپوزیسیون مصباح یزدى را متهم مى کنند به اینکه فتواى قتل تعدادى از افراد را در کرمان صادر کرده است. حوادث کرمان موجب شد که تعدادى از عناصر بسیج (شبه نظامیان حکومتى) دستگیر شوند.


این عناصر اعتراف کردند که در پى استماع سخنرانى"آیت الله محمد تقى مصباح یزدى" مبنى بر جائز بودن قتل مخالفان دست به کار شده اند.خود "آیت الله" در نامه اى که به دادگاه ارسال کرد این موضوع را که "وى فتواى قتل 5 قربانى حوادث کرمان را صادر کرده است" رد کرد و تنها این را پذیرفت که "فتوایش امر به معروف و نهى از منکر را مستقیماً توسط نیروهاى بسیج جائز شمرده است".


مصباح یزدى حسب اطلاع، با "جمهوریت نظام" مخالف است وتنها معتقد به "حکومت اسلامى" است. او مى گوید : ولى فقیه نه از طرف مردم بلکه از طرف امام زمان برگزیده مى شود ووظیفه مردم کمک به او و اطاعت از اوست.


به عبارت دیگر نماینده ى امام معصوم به گزینش از سوى مردم یا پذیرش راى و نظر مردم نیازى ندارد.وى بارها به وضوح از احکام و فتواهاى خود مبنى بر ترور "کسانى که آنها را مرتدان مى خواند" دفاع کرده است.


او در نامه اى به آیت الله خامنه اى خواستار اعدام "هاشم آغاجرى" نویسنده واستاد دانشگاه و احمد قابل روحانى اصلاح طلب شده بود.


پیش از انتخابات اخیر ریاست جمهورى ایران اصلاح طلبان خبر از آن دادند که مصباح یزدى "تقلب در انتخابات را شرعاً جائز دانسته و کارمندان وزارت کشور را به این کار تشویق کرده است".

حضور گسترده نیروهای امنیتی در میدان بهارستان

جمعی از هواداران موسوی و کروبی روز سه‌شنبه طی اطلاعیه‌ای اعلام کردند که به منظور ادامه اعتراض به نتایج انتخابات روز چهارشنبه سوم تیرماه ساعت ۵ بعدازظهر مقابل مجلس شورا در میدان بهارستان تهران تجمع خواهند کرد. اما به گفته‌ی شاهدان عینی از ساعاتی پیش از شروع تجمع، میدان بهارستان و اطراف مجلس مملو از نیروهای امنیتی شد به طوری که امکان یک لحظه ایستادن را هم به عابران نمی‌دادند.

 

یک شاهد عینی که حوالی ساعت ۴ بعدازظهر در محل حضور داشته به دویچه وله گفت: «راستش را بخواهید جمعیت خیلی زیاد است. ولی بیشتر از این که مردم باشند، لباس‌شخصی‌ها و یگان ویژه و لباس نظامی‌ها هستند. همچنان دارند همان رعب و وحشت را ایجاد می‌کنند. ولی مردم هم کم نیامده‌اند و بیشترشان هم سیاهپوش هستند. تنها از روی نماد سیاهپوشی‌شان می‌توانیم بگوییم که جزو هواداران هستند و به خیابان آمدند. غیراز این واقعا چیز دیگری نمی‌توانم بگویم. چون هنوز هیچ چیز مشخص نیست. اصلا اجازه نمی‌دهند هیچ تجمعی شکل بگیرد. مردم حق ندارند که بایستند. وقتی که می‌ایستند، نیروها وارد عمل می‌شوند».

 

شاهد دیگری گفت به دلیل حضور گسترده نیروهای امنیتی در داخل میدان بهارستان، مردم به سمت خیابان‌های اطراف پراکنده شده‌اند.

 

حدود ساعت شش بعدازظهر  به وقت تهران یک بار دیگر با شرکت‌کنندگان در تجمع امروز تماس گرفتیم. به گفته‌ی آنان حتی امکان ایستادن در میدان بهارستان هم وجود نداشته و نیروهای امنیتی با باتوم همه را متفرق می‌کردند: «اینها فقط رعب و وحشت ایجاد می‌کردند. یعنی با باتوم‌هایشان می‌آمدند محکم می‌زدند به گوشه و کنار و نمی‌گذاشتند جمعیتی باشد، یعنی یکجا ثابت بماند و فقط هم رعب و وحشت ایجاد می‌کردند. ولی من خودم شخصا ندیدم درگیریی بشود. حالا نمی‌دانم شده یا نه».

 

این شاهد به بسته بودن متروی بهارستان اشاره کرده و می‌گوید: «دور تا دور مجلس را محاصر کرده بودند. در مترو را بسته بودند که دیگر هیچ راه ورود و خروجی وجود نداشته باشد. ساختمان مجلس هم طوری است که دیگر هیچ راه در رویی وجود ندارد. بنابراین جمعیت نمی‌توانند زیاد آنجا جمع بشوند».

 

یک شرکت‌کننده دیگر می‌گوید که خود شاهد دستگیری حدود ۱۵ نفر بوده است: «آنچنان فضای امنیتی بر بهارستان حاکم بود که امکان برگزاری تجمعی وجود نداشت و اجازه نمی‌دادند تجمعی برگزار بشود. تا کسی اقدامی می‌کرد که احساس می‌کردند می‌خواهد شعاری بدهد یا قصد جلب توجه مردم برای برگزاری تجمع را دارد، بازداشت می‌شد. این چیزی که مشاهدات خود من بود یکی دو مورد دیدم که یکسری بازداشت شدند و روی موتور منتقل‌شان کردند به کلانتری‌هایی که در همان محدوده‌ی میدان بهارستان بود، هفت هشت نفری را هم دیدم که در یک محدوده‌ای بازداشت شده بودند. آنها را نشانده بودند روی زمین و قصد انتقالشان را داشتند. جای دیگر هم دیدم که هفت هشت نفر بازداشت شده‌اند و در حال انتقال هستند. مجموعا مشاهدات خود من را بخواهیم برآورد کنیم، حدود پانزده نفر بازداشت را من شخصا مشاهده کردم».

 

با وجودی که در هفته جاری تقریبا هیچ تجمع بزرگی برگزار نشده و روز اول هفته نیز بیش از ۱۰ نفر فقط در تهران به دست نیروهای امنیتی کشته شدند، اما یک روزنامه‌نگار می‌گوید مردم همچنان امیدوارند: «علی‌رغم همه‌ی این هزینه‌هایی که داده شده، مردم همچنان امیدوارند و در واقع این حرکتهای نوآورانه به صورت خودجوش دارد ادامه پیدا می‌کند. این که بادکنک سبز از بالای پشت‌بامهایشان به آسمان رها کنند یا این که هر روز نه صبح بروند به بازار. این حرکت‌های خودجوش سازمان نیافته‌ای است که مردم می‌گویند ما که این همه داریم برای رسیدن به اهدافمان تحمل می‌کنیم ، باید این کارها را انجام بدهیم. صدای الله‌اکبرها همچنان علی‌رغم فضای امنیتی که وجود دارد هنوز به گوش می‌رسد. در صورتی که کوچه‌ها، به ویژه بعضی از منازل به خاطر صدای الله‌اکبر و مرگ بر دیکتاتور شناسایی شدند. ولی همچنان مردم بالای پشت بامهایشان می‌آیند و راه های خلاقانه‌ای را که دارند پیش می‌گیرند».


گزارش ها از وقوع 'درگیری' در میدان بهارستان تهران حکایت دارد

گفته می شود تلاش گروهی از معترضان به نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برای تجمع در مرکز تهران، با واکنش نیروهای انتظامی و لباس شخصی مواجه شده است.

گروهی از معترضان به نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران روز چهارشنبه ۳ تیر (۲۴ ژوئن) تلاش کردند در میدان بهارستان تجمع کنند که تجمع آن ها با حضور نیروی امنیتی و افراد لباس شخصی با خشونت همراه شد.

برخی شاهدان عینی به خبرگزاری فرانسه گفته اند که قرار بود ساعت چهار بعد از ظهر تجمعی آرام مقابل مجلس انجام شود، اما این تجمع با پرتاب گاز اشک آور و ضرب و شتم افرادی که در این میدان حاضر بودند به تشنج کشیده شد.

این شاهدان عینی به خبرگزاری فرانسه گفته اند با افزایش جمعیت معترضان، ایستگاه مترو بهارستان نیز تعطیل شد.

پیش تر برخی منابع اعلام کرده بودند که در این تجمع میر حسین موسوی و زهرا رهنورد حضور دارند، اما سایت کلمه وابسته به آقای موسوی این موضوع را تکذیب کرد.

با وجود این گروهی از معترضان در میدان بهارستان حضور یافتند، اما ماموران امنیتی پیش از حضور معترضان در میدان مستقر شده بودند.

براساس گزارش ها، معترضان از میدان بهارستان به سمت میدان سپاه حرکت کرده اند و در آنجا نیز درگیری هایی با نیروهای امنیتی پیش آمده است.

از آمار زخمی ها و بازداشت شدگان احتمالی این درگیری ها هنوز گزارشی در دست نیست.

اعتراض های خیابانی در ده روز گذشته به کشته شدن حداقل ۱۷ نفر منجر شده است و نیروهای امنیتی تعداد بسیار زیادی از سیاستمداران، روزنامه نگاران، فعالان مدنی و دانشجویان منتقد را بازداشت کرده اند.

اعتراض ها از شنبه گذشته که محمود احمدی نژاد با ۲۴ میلیون و ۵۰۰ هزار رای به عنوان برنده انتخابات دهم ریاست جمهوری معرفی شد، آغاز شد و حتی پس از سخنان رهبری ایران در مورد سلامت انتخابات و حمایت صریح وی از آقای احمدی نژاد همچنان ادامه دارد

تصاویر جان باختن ندا جهانیان را تکان داد

نیروهاى ضد شورش ایران، تظاهرات مخالفان را در میدان "هفت تیر" در وسط تهران با بکارگیری زور متفرق ساختند، این تظاهرات برای بزرگداشت قتل یک دختر 17 ساله ایرانى بنام ندا آقا سلطانی برگزار شد که در جریان تظاهرات روز شنبه پس از آنکه گلوله سینه اش را شکافت جان خود را از دست داد، و ویدیوى ایت صحنه ی تکان دهنده بطور گسترده ای در وب سایت هاى اینترنتى پخش شد.


تظاهرات روز گذشته که حدود یکهزار نفر از هواداران موسوى در آن شرکت داشتند پس از دوساعت به پایان رسید.500 مامور پلیس ضد شورش وشبه نظامیان بسیج در میدان هفت تیر براى جلوگیرى از راهپیمایى مردم، مستقر شده بودند.اصلاح طلبان، صحنه ى دردناک کشته شدن ندا آقا سلطانی را به عنوان سمبل اعتراضات گسترده ى مردمى به نتایج انتخابات اخیر بدل کردند.


تصاویر ارسالی از لحظه ى مرگ ندا سلطانی و عکس های ارسالی از این دختر جوان در سایت ها و رسانه های مختلف خبری در سراسر جهان به عنوان نماد کشته شدگان درگیری های پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران منتشر شد.مرگ این دختر 27 ساله در جریان تظاهرات روز شنبه گذشته که ویدئوی آن بطور گسترده ای پخش شد بازتاب وسیعی را به دنبال داشت و وی را به سمبل اعتراضات ایرانیان بدل کرد.


نامزد ندا آقا سلطانی می گوید این حادثه احتمالا ناشی از تیراندازی نیروهای لباس شخصی یا بسیجی بوده است.


کاسپین ماکان، نامزد ندا آقا سلطان روز دوشنبه 22 ژوئن در اولین گفتگوى خود با رسانه ها گفت هدف ندا حمایت از آقای موسوی یا احمدی نژاد نبود، او به هیچ حزب ویا گروه سیاسى وابستگی نداشت بلکه هدفش دفاع از آزادى براى همه ایرانیان بود و برایش اهمیت داشت که در این راه گام بردارد.


بارها اشاره کرده بود که حتی اگر جانش را از دست بدهد و گلوله به قلبش بنشیند، که اتفاقا چنین نیز شد، در این راه گام برداشت.به گفته ى ماکان، ندا زمانى به قتل رسید که از محل درگیری ها دور بود و در خیابان های فرعی نزدیک امیرآباد حضور داشت. حدود ساعتی با استاد موسیقی اش در ماشین پشت ترافیک مانده بود، ولى چون از گرما کلافه شده بود از ماشین پیاده شد.


وبراساس برخی تصاویر ویدیویى که توسط مردم گرفته شده است، احتمالا نیروهای لباس شخصی و بسیجی او را نشانه گرفتند.ماکان گفت که جسد ندا را روز گذشته از پزشکی قانونی تحویل گرفته شد و مسئولان پزشک قانونی خواستند که بخش هایی از اعضای بدنش از جمله بخشی از استخوان رانش را بردارند و خانواده اش برای اینکه زودتر جسد را تحویل بگیرد با این درخواست موافقت کرد چون ممکن بود همین موضوع باعث تاخیر در تحویل گرفتن جسد وی شود.


جسد ندا را یکشنبه گذشته در بهشت زهرا به خاک سپردیم.ماکان افزود، مقامات امنیتی ایران اجازه اداى نماز میت بر جنازه ندا را ندادند و به بیمارستان ها دستور دادند از صدور گواهی مبنی بر فوت در اثر شلیک گلوله خودداری کنند. وی اظهار داشت، قرار بود عصر روز دوشنبه مراسم ختم ندا در مسجدى واقع در خیابان شریعتى برگزار شود، ولى متأسفانه بسیجیان و مسئولان مسجد اجازه برگزاری آن را ندادند.

موافقت رهبر ایران با تمدید زمان رسیدگی به شکایات انتخاباتی

آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران با درخواست احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان قانون اساسی برای تمدید مدت زمان رسیدگی به شکایات انتخابات ریاست جمهوری موافقت کرده است.

شورای نگهبان روز دوشنبه اعلام کرده بود که در پنجاه شهرستان تعداد آرا بیش از واجدان شرایط رای دادن بوده که مجموع آرای آنها سه میلیون رای است. این شورا در عین حال تاکید کرده که این مساله تاثیری در سرنوشت انتخابات ندارد.

به دنبال اعلام نتایج انتخاباتی که با حضور گسترده مردم ایران همراه بود، دو کاندیدای اصلاح طلب در این انتخابات، نسبت به نتیجه اعلام شده ابراز تردید کرده و با ذکر "تخلفات" انجام گرفته، خواهان لغو نتایج و برپایی دور جدیدی از این انتخابات شدند.

احمد جنتی، در نامه خود به رهبر ایران با اعلام بررسی شکایات وارده، نوشته است "اگر حضرتعالی اجازه فرمائید به منظور اتقان بیشتر و رفع هر گونه ابهام محتمل، مهلت مقرر {برای رسیدگی به شکایات} پنج روز دیگر تمدید شود."

موافقت آیت الله خامنه ای با این درخواست شورای نگهبان در حالی صورت می گیرد که رهبر ایران یک روز پس از انتخابات گفته بود: "مشارکت بیش از هشتاد درصدی مردم در پای صندوق ها و رای بیست و چهار میلیونی به رئیس جمهور منتخب، یک جشن واقعی است."

این اظهارنظر آقای خامنه ای بدون اعلام نظر رسمی شورای نگهبان در مورد صحت انتخابات اعلام شد.

میرحسین موسوی در واکنش، نتایج اعلام شده انتخابات را "شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سیما" و مهدی کروبی آن را "مضحک و شگفت" خواند.

از آن زمان برخی شهرهای ایران صحنه تجمع های اعتراضی هواداران دو کاندیدا بوده که در برخی موارد به خشونت کشیده شده است.

در درگیری میان معترضان به نتایج انتخابات و نیروهای امنیتی تا کنون دهها نفر کشته و بیش از یکصد نفر زخمی شده اند.

همچنین دهها فعال سیاسی و روزنامه نگار منتقد در ایران بازداشت شده و به گفته نیروی انتظامی ایران حدود پانصد نفر تنها در درگیری های روز شنبه بازداشت شده اند.

ایران همچنین محدودیت های وسیعی را علیه رسانه های داخلی و خارجی اعمال کرده است. خبرنگار دایم دفتر بی بی سی در تهران از این کشور اخراج شده و چند روزنامه و مجله خارجی از بازداشت یا ناپدید شدن گزارشگران و عکاسان خود خبر داده اند

رای احمدی نژاد از کجا آمد؟

گزارش چتم هاوس می گوید طبق آمار رسمی اعلام شده، آقای احمدی نژاد در این انتخابات سیزده میلیون رای بیشتر از دوره پیش به دست آورده است.

با فرض اینکه او توانسته تمامی 11.5 میلیون رای سال 2005 خود را نگه دارد، این سیزده میلیون رای اضافی از سه منبع می تواند به دست آید.

حدود 10.6 میلیون شهروندی که در سال 2005 رای ندادند اما در این انتخابات شرکت کردند.

6.2 میلیون نفری که در انتخابات دور پیش به رفسنجانی رای دادند.

10.4 میلیون نفری که در دور پیشین انتخابات به نامزدهای اصلاح طلب رای دادند.

برای اینکه این آمار اعلام شده درست باشد، آقای احمدی نژاد باید تمام رای دهندگان جدید را به خود جذب می کرد، آرای هاشمی رفسنجانی را به خود اختصاص می داد و 44 درصد آرا رای دهندگان به اصلاح طلبان در دوره پیش را از آن خود می کرد.

طبق گزارش چتم هاوس، این نکته حائز اهمیت است که در برخی از استان ها، مهدی کروبی، روحانی اصلاح طلب در سال 2005 رای بالایی به دست آورد و آمار اعلام شده دولتی حاکی از آن است که حامیان دور پیشین او این بار به او یا آنگونه که انتظار می رفت به میرحسین موسوی رای نداده اند و به آقای احمدی نژاد متمایل شده اند.

برای بسیاری از اصلاح طلبان این وضعیت غیر محتمل است. مهدی کروبی یک اصلاح طلب شناخته شده و معروف است و دیدگاههایی بر خلاف آقای احمدی نژاد در مسایل سیاسی، فرهنگی، آزادی ها، مدیرین اقتصادی و سیاست خارجی دارد.

آیا مناطق روستایی نشین از احمدی نژاد حمایت می کنند؟

اگرچه بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که قبل و پس از انتخابات اخیر آقای احمدی نژاد در مناطق روستایی محبوب و پرطرفدار بوده اما آمار انتخابات سال 2005 این امر را نشان نمی دهد. بلکه آمار انتخابات دور پیش نشان می دهد که آقای احمدی نژاد رای خود را در آن سال عمدتا از مناطق شهری و حومه شهری به دست آورد.

طبق گزارش چتم هاوس، آمار نشان می دهد که بر خلاف آنچه رسانه های غربی می گویند روستانشینان، هوادار محمود احمدی نژاد نیستند. بسیاری از جمعیت روستایی ایران ترکیبی از اقلیت های قومی است. لرها، بلوچ ها، کردها و اعراب از جمله این اقوام هستند.

آمار نشان می دهد که بر خلاف آنچه رسانه های غربی می گویند روستانشینان، هوادار محمود احمدی نژاد نیستند. قومیت های ایرانی یا معمولا به نفع نامزدهای اصلاح طلب رای داده و یا به فردی از قوم خود رای داده اند

این قومیت های ایرانی یا معمولا به نفع نامزدهای اصلاح طلب رای داده و یا به فردی از قوم خود رای داده اند. رای آنها در انتخاب خاتمی در سال 1997 و 2001 مهم بود و در سال 2005 نیز عمدتا به مهدی کروبی و مصطفی معین رای دادند.

این گزارش می افزاید در این حال آمار سال 2009 نشاندهنده تغییر ناگهانی در این مساله است. این آمار نشان می دهد که آرا مهدی کروبی که در نواحی قومی پرطرفدار است از میان رفته و حتی در لرستان، زادگاه او آرا او از 440247 در سال 2005 به 44036 در سال 2009 رسیده است و 50.9 درصد آرا به سمت آقای احمدی نژاد چرخش یافته است و او 47.5 درصد آرا اصلاح طلبان در دور پیش را به خود اختصاص داده است

خانم مریم رجوی! شما لطفا ساکت!

مریم رجوی رئیس فرقه تروریستی مجاهدین خلق طی پیامی برای مردم ایران اعلام کرد که طرفدار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد زیر نظر سازمان ملل است. این در حالی اعلام شده است که دولت احمدی نژاد با استفاده از بازیهای نمایشی سعی دارد چنان نشان بدهد که گویا دست گروههایی مثل مجاهدین خلق در جنبش سبز مردم ایران دیده می شود و با استفاده از همین اتهام فرزندان بیگناه مردم را زیر فشار و شکنجه گذاشته است.

خانم رجوی!
پرونده فرقه مجاهدین خلق نزد مردم ایران سیاه تر از آن است که نیازی به کمک شما داشته باشد. شما اگر بلدید کسی را نجات بدهید یا راه حلی پیدا کنید، برای رهبر خودتان یک جایی پیدا کنید که بتواند به زندگی اش ادامه دهد. مردم ایران فراموش نکرده اند که شما و گروه تان سه سال با سوء استفاده از عواطف نوجوانان ایرانی آنها را به ترور واداشتید و در مقابل گلوله تنها گذاشتید. مردم ایران فراموش نکردند که شما و مسعود رجوی در خرداد 60 با یک اشتباه محاسباتی هزاران جوان را به کشتن دادید و در سخت ترین روزهای زندگی این ملت و در روزهایی که مردم توسط حکومت عراق کشته می شدند، در کنار دشمنان ملت قرار گرفتید و هزاران ایرانی کرد و فارس را در جنگ کشتید.

مردم ایران شما را قاتل جوانان ایرانی می دانند، شما بسیاری از جوانان بیگناه را اشتباها ترور کردید و افرادی را صرفا به دلیل اینکه شبیه شما فکر نمی کردند یا شبیه افرادی دیگر بودند کشتید. شما اعضای تسویه شده تان را در شرایطی که می دانستید که احتمال مرگ آنان بالای نود درصد است به جنگ در مقابل مردم ایران فرستادید و صدها نفر قربانی تسویه حساب های درون گروهی شما شدند، فقط بخاطر اینکه خداوندی و ولایت و هاله قدسی مسعود رجوی را انکار کرده بودند.

خانم رجوی!
مردم ما نیک می دانند که شما و فرقه شما هیچ فرقی با احمدی نژاد ندارید. ولایتی که شما برای رجوی قائلید بسیار دیکتاتورمنشانه تر از ولایت فقیه موجود است و شیوه برخوردتان با مخالفان هزار بار بدتر از همین حکومت جمهوری اسلامی است. شما حتی برای دختران عضو تشکیلات تان همان آزادی موجود در خیابان های ایران را هم نمی دهید. شما از چه چیز دفاع می کنید؟ از آزادی ای که به آن اعتقاد ندارید؟ از دموکراسی که بویی از آن نبردید؟ از آزادی حجاب برای زنان که اگر زنی از اعضای تشکیلات تان کوچکترین شکی به این بکند، به بدترین مجازات ها محکومش می کنید؟ از انتخاباتی دفاع می کنید که به آن هیچ اعتقادی ندارید؟ چه کسی دیده است که شما جز با زبان تانک و گلوله و نارنجک حرف بزنید؟ به همین دلیل به عنوان یک روشنفکر ایرانی از شما می خواهم ساکت باشید و در امور داخلی ایران دخالت نکنید.

خانم رجوی!
اگر احمدی نژاد بخاطر بلاهتش فکر می کند هاله نور دیده است، مسعود رجوی بیست سال است که با هاله تقدس زندگی می کند. اگر احمدی نژاد آبروی ایران را برده است، شما که با ملت ایران و در کنار دشمنان ایران جنگیدید. اگر حکومت ایران از زور در مقابل ملت و مخالفان استفاده می کند، شما اعضای تشکیلات خودتان را هم شکنجه کردید و کشتید. شما اگر هزار بار بدتر از دولت ننگین نهم و حکومت زورگوی جمهوری اسلامی نباشید، در بهترین حالت چیزی هستید مثل همان. مردم ایران و روشنفکران و آزادیخواهان ایران سالهاست جز رنج و فلاکت از سوی شما هیچ ندیده اند، لطفا در مسائل این مردم دخالت نکنید.

جنبش سبز مدنی ایران در جستجوی ابطال انتخابات و برگزاری انتخاباتی درست در کشور است. این موضوعات هیچ ربطی به شما و فرقه تان ندارد. شما اصلا نمی دانید مردم ایران کیستند و به چه گونه اند. رهبر شما و شخص شما در چهل سال گذشته یا در زندان بودید یا در خانه تیمی و یا در پادگان های نظامی عراق، شما اصلا نمی دانید مردم عادی ایران که امروز در خیابان هستند از چه جنسی هستند و حرف حساب شان چیست، در موضوعی که نمی دانید چیست دخالت نکنید. شما که قرار بود در زمان بوش ارتش او برای حمله به ایران باشید، حق ندارید خود را مدافع مردم ایران نشان دهید. بس کنید که مردم ایران از شما و گروه تان بیش از دولت موجود متنفر است

بیانیه شماره 14 کمیته صیانت از آراء ستاد آقای میرحسین موسوی

بسم‌الله الرحمن الرحیم
ان الله یأمرکم ان تؤدوالامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
(سوره شریفه نساء آیه 6)

ملت شریف ایران!
نامه مورخه 30/3/88 جناب آقای مهندس میرحسین موسوی خطاب به شورای نگهبان، حاوی گزارشی از مهندسی انتخابات، با بی‌اعتنایی مقامات مسئول و ذیربط مواجه گردید. یک بار دیگر برخوردهای جانبدارانه و بی‌اعتنایی به افکار عمومی و عدم توجه به عوامل موجدة حماسة حضور 22 خرداد، تکرار شد.
کمیته صیانت از آرای ملت ایران در انتخابات دهمین دورة ریاست‌جمهوری، در تداوم وظیفه خود، اینگونه برخوردهای انسداد آفرین را مخل دستیابی به یک راه حل معقول و خداپسندانه می‌داند و اصرار بر معکوس جلوه دادن حرکت عظیم ملت ایران در 22 خرداد 88 را محکوم می‌کند. این کمیته همچنین یادآوری می‌نماید چنانچه هشدارها و تذکرات قبلی نادیده گرفته نمی‌شد و مقامات مسئول، وظیفة قانونی خود را در رفع اشکالات عدیده‌ای که در مرحله «قبل»، «حین» و «بعد» از انتخابات به آنان اعلام گردید، انجام می‌دادند، امروز نظام جمهوری اسلامی و کشور ایران به عنوان مهد مردم‌سالاری دینی و الگوی بی‌رقیب توسعه سیاسی جهان اسلام، سرخط اخبار سیاسی جهان بود، نه به عنوان کشوری که تظاهرات آرام مردم خود را تحمل نمی‌کند و با انواع تدابیر آن را به سمت تشنج و اغتشاش می‌برد. اگر امروز درصدر اخبار جهان، نمایش عکس‌ها و فیلم‌های قربانیان بی‌گناه تظاهرات خیابانی ایران قرار دارد، گناه آن به گردن کسانی است که مرتکب انواع رفتارهای خلاف قانون شدند یا بر آن چشم پوشیدند و متأسفانه امروز با تظاهر احترام به قانون، قربانی اصلی اقدامات خلاف قانون را به رعایت قانون دعوت می‌کنند.

ملت فهیم و صبور ایران!
آنچه کلیه ناظران منصف و بسیاری از دست‌اندرکاران امر انتخابات در ادوار مختلف جمهوری اسلامی ایران از آن به عنوان «مهندسی انتخابات در این دوره» یاد می‌کنند، طی سه مرحله پی در پی صورت گرفته است:
الف) سلسله اقدامات قبل از اخذ رأی از طریق زمینه‌سازی‌های غیراخلاقی، اقدامات غیرقانونی و تخلفات آشکار و مکرر که برخی از آنها در بیانیه‌های قبلی مستنداً اشاره گردیده از جمله استفاده وسیع و نامحدود از امکانات تدارکاتی، تبلیغاتی و نیروی انسانی دولتی که در خدمت نامزد دولتی قرار داشت، به گونه‌ای که گویا هدف پیروزی در انتخابات، مجوز همه گونه حیف و میل سرمایه‌های ملی، تاراج اعتماد عمومی و هر گونه خلافکاری دیگر است. استماع عباراتی نظیر «دولت دروغ» و «دولت دروغگو» از مردمی که قریب به سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی ویژگی ممتاز نظام را صداقت مسئولین می‌دانستند، موجبات ناخرسندی هر شنونده‌ای می‌شد. در روزهای تبلیغات انتخاباتی، با اینکه بسیاری از گزارش‌های ارائه شده توسط رئیس‌جمهور وقت، در سیما، روز بعد به وسیله نهادهای رسمی تکذیب می‌شد، این روش تعجب‌برانگیز به وسیله وی تکرار می‌گردید. گویا مشاوران رئیس‌جمهور به این نتیجه رسیده بودند که اعلام یک دروغ بزرگ تأثیر تبلیغاتی چندین میلیونی دارد و تکذیب بعدی آن مخاطبانی حداکثر چند هزار نفری خواهد داشت. البته در شرایط فقدان ترس از خداوند یا حسابرسی مقامات و نهادهای مسئول، این معامله‌ای پرسود است و توده‌هایی را که فقط چشم به تلویزیون دارند، جذب می‌کند. هر چند هر روزه بیش از پیش، نخبگان از سلامت و کارآمدی دولت ناامید شوند.
همچنین یک سلسله اقدامات دیگر قبل از رأی‌گیری، به طور مشخص معطوف به ایجاد سیستمی بسته و محدود به چند فرد خاص از دستگاه اجرا و نظارت بود که هیچکس را به درون آن راهی نباشد. بدین ترتیب با انواع روش‌هایی که قبلاً ذکر شد، حق قانونی و شرعی نامزدها برای اعمال نظارت و حضور مؤثر در مراکز مرتبط با برگزاری انتخابات سالم، از آنها گرفته شد. نهایتاً به دلیل حضور بسیار گسترده مردم در صحنه که با نامزدی مهندس میرحسین موسوی امیدی دوباره را در حال شکوفایی می دیدند، فعالیت‌های این جریان برای بیرون راندن مردم از صحنه حضور در انتخابات، خنثی گردید لیکن سلسله اقداماتی که برای محدودسازی نظارت و صیانت از آرا انجام شده بود، صرفا می‌توانست با دخالت مسئولان نظام بی‌اثر شود که متأسفانه چنین شد.

ب) در مرحله اخذ رأی، همگان شاهد تقلب بسیار وسیع، سیستماتیک و چند لایه بودند که جزئیات آن تنها به وسیله یک هیأت حقیقت یاب عادل، بی‌طرف، شجاع و کارآمد، می‌تواند ارائه شود. در اینجا برخی نمودهای آن را به مثابه مشتی از خروار ذکر می‌نمائیم:
1- تعیین و به کارگیری اعضای هیأت‌های اجرایی و نظارت از یک طیف خاص به گونه‌ای که اغلب مشهور به جانبداری از کاندیدای دولتی بوده‌اند.
2- تغییر کمَی و کیفی شعب اخذ رأی و اعضای آن.
3- چاپ انبوه و بی‌سابقه تعرفه‌ها بطوری که می‌بایست بالغ بر بیست میلیون تعرفه بدون استفاده موجود باشد هر چند که از آمار و سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست و هنوز در هاله‌ای (!) از ابهام قرار دارد.
4- گزارش‌هایی مبنی بر وجود تعرفه‌های بدون شماره سریال که در شب 22 خرداد 88 به چاپ رسیده است، وجود دارد که این امر در تاریخ انتخابات بی‌سابقه بوده و وجود نارسایی‌ها و کسری تعرفه در استان‌ها از ساعات قبل از ظهر روز اخذ رأی بر وضعیت بغرنج سرنوشت این تعرفه‌های سرنوشت‌ساز (!!) می‌افزاید.
5- تهیه و تأمین مهرهای انتخاباتی به میزان حیرت‌آور قریب به دو و نیم برابر تعداد شعب و نیز تحویل دو مهر به هر شعبه اخذ رأی که فاقد وجاهت قانونی است، از اقدامات عجیب و غریب این دوره می‌باشد که با کمال تعجب و تأسف هیچگونه اعتراضی را از سوی نهادهای نظارتی قانونی بر نیانگیخت، در حالی که وجود مهر اضافی در هر شعبه می‌تواند زمینه‌ساز تقلبات فراوان گردد.
6- در حالی که توسط مسئولان برگزاری انتخابات ادعا شود که مهندس میرحسین موسوی حدود 40 هزار نماینده در شعب اخذ رأی سراسر کشور داشته است، که عاری از واقعیت می‌باشد، بلکه واقعیت، گویای وضعیت ناگوار و تأسف‌باری برای اجرای این بخش از قانون در این دوره می‌باشد. بخشی از اشکال آفرینی‌ها به منظور اختلال در سیستم نمایندگان نامزدها به قرار زیر می‌باشد:
6-1- طبق قانون حضور نمایندگان نامزدها، از روز اول خرداد 88، نمایندگان مهندس موسوی می‌توانستند در هیأت‌های اجرایی حضور یابند. در حالی که در هیچ نقطه کشور به دلیل امتناع فرمانداران و دستور وزارت کشور، امکان حضور آنان تا روز رأی‌گیری ممکن نگردید.
6-2- فرمانداری‌ها در مواجهه با مسئولین ستادهای مهندس موسوی، بهانه‌گیری‌های مختلف و درخواست اطلاعات اضافی و غیرقانونی برای پرونده‌سازی نمایندگان ایشان را بیان می‌نمودند.
6-3- در پذیرش مدارک ارسال شده از سوی ستادهای مهندس موسوی، تعلل و تأخیر می‌ورزیدند.
6-4- برای تعداد زیادی از نیروهای معرفی شده کارت صادر نکردند.
6-5- کارت‌های صادر شده براساس شعبه‌های معرفی شده نبود و آنها را با جهت‌گیری خاص بنحوی مهندسی می‌کردند که امکان حضور ایشان را در شعب از بین می‌برد.
6-6- کارت‌های نمایندگان را دیر هنگام و به گونه‌ای تحویل دادند که بخشی از آنها ناقص و مخدوش و جابجا شده بود.
6-7- از فعالیت قانونی بسیاری از نمایندگان مهندس موسوی در هنگام پلمپ کردن صندوق‌ها و رؤیت شناسنامه رأی دهندگان، جلوگیری می‌کردند و به تذکرات ایشان در ممانعت از تبلیغات غیرقانونی کاندیدای دولتی توسط بعضی از اعضا و نظار شعب وقعی نمی‌نهادند.
6-8- از حضور نمایندگان نامزدها در سایت‌های تجمیع آراء ممانعت به عمل آوردند.
6-9- نمایندگان کشوری نامزدها را در گوشه‌ای از ستاد انتخابات کشور مستقر کرده بودند که امکان هیچگونه دستیابی و اطلاع از آمار یا چگونگی تجمیع آراء برای ایشان مقدور نبود به گونه‌ای که در ساعت 2 و پانزده دقیقه بامداد 23 خرداد طی نامه‌ای رسمی اعتراض خود را از این وضعیت به وزیر کشور اعلام داشتند.
6-10- سیستم پیامک (SMS) که به عنوان تنها وسیله ارتباطی و انعکاس تخلفات در روز انتخابات توسط نمایندگان مهندس موسوی پیش‌بینی شده بود، از بامداد روز رأی‌گیری کاملا قطع گردید.
6-11- تلفن‌های ثابت کمیته صیانت از آراء در اواخر زمان رأی‌گیری و هنگام اوج کاری ستاد برای اخذ گزارش‌ها قطع و دستگیری رابطین شعب که مسئولیت پشتیبانی نمایندگان مهندس موسوی را عهده‌دار بودند، آغاز گردید.
6-12- ...

7- شبهه جدی در وضعیت صندوق‌ها: هیچ اطمینانی وجود ندارد که صندوق‌ها قبل از پلمپ شدن، با آراء مورد نیاز و مهندسی شده از قبل، پر نشده باشد. نمایندگانی که پس از عبور از هفت خوان اختلالات، بسیاری از آنها در ساعت مقرر امکان حضور قبل از زمان شروع رأی‌گیری نیافته بودند، نمایندگانی که موفق به حضور شدند، غالبا با اصرار و تاکید غیرقانونی «راه ندادن» یا «اخراج» مواجه گردیدند. سؤال این است که این تأکید بر عدم حضور در موقع پلمپ صندوق رأی، چه دلیلی توجیهی می‌تواند داشته باشد؟!

ج) مرحله اعلام عجولانه نتیجه انتخابات:
در این مرحله، سرعت عجیب اعلام نتایج نهایی آراء حتی در زمانی که رأی‌گیری در جریان بود، خبر از ارائه آماری غیرواقعی می‌داد، به ویژه وقتی در مرحله تجمیع، وجود نمایندگان نامزدهای غیردولتی کان لم یکن بوده و آنان هیچ اطلاع و نظارتی بر چگونگی تجمیع و اعلام آن نداشته‌اند و از شنیدن آمار رادیو اظهار تعجب نموده‌اند.
در مرحله اعلام نتایج، نکته اساسی دیگر اصرار و تأکید عاجل مقدمات بر ختم انتخابات و تجدید دوره ریاست‌جمهوری و اعلام صحت آن حتی قبل از طی مهلت قانونی است. این عجله در بخش رسانه‌ای دولت نیز مشهود بود، به طوری که خبرهای رسانه‌هایی همچون ایرنا، فارس، کیهان و ... به شکل زودهنگام برروی خروجی‌ها قرار گرفت که این همه حاکی از تصمیم قبلی مبنی بر اعلام نتیجه از قبل تعیین شده به نفع کاندیدای دولتی بود، به نحوی که آرای آقای احمدی‌نژاد در ساعات اولیه بامداد 24 میلیون عنوان گردید؟!

ملت شریف ایران!
کمیته صیانت از آراء امیدوار است اصرار غیرقانونی و غیراخلاقی بر سپردن بررسی تقلبات به دست عوامل آن و دیگر کسانی که در این فرایند نقش داشته‌اند پایان پذیرد و با استفاده از تجربیات زمان حیات امام(ره) با تشکیل کمیته حقیقت یاب عادل، کارآمد، شجاع و مورد قبول همه طرف‌های انتخابات، کل مراحل انتخابات مورد بررسی موشکافانه قرار گیرد.
تشکیل این کمیته و اعلام نتیجه به وسیله آن، آرامش و طمأنینه را به جامعه و اعتبار را به مسئولان نظام باز خواهد گرداند و تجربیات گرانقدری برای نظام ذخیره خواهد نمود. در سطح جهان نیز جمهوری اسلامی یکبار دیگر درخشش خواهد گرفت و الگوی مردم‌سالاری دینی پیشنهادی آن مجددا الگوی موفق و پیشرو برای همه آزادگان جهان خواهد بود.
کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی

دولت ایران، دبیرکل سازمان ملل را به دخالت در امور داخلی اش متهم

 دولت ایران، دبیرکل سازمان ملل را به دخالت در امور داخلی اش متهم کرد

حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل را به دخالت در امور داخلی جمهوری اسلامی متهم کرد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، آقای قشقاوی گفت، " دبیرکل سازمان ملل تحت تاثیر جو منفی ایجاد شده توسط برخی قدرت‌های به گفته وی "یک سو‌گرا"، حقایق انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران را نادیده گرفته است."
سخنگوی وزارت خارجه ایران همچنین افزود، موضع‌گیری بان گی مون "در تناقض آشکار با وظایف دبیرکل سازمان ملل" است.
دبیرکل سازمان ملل از مقامات ایرانی خواسته بود تا تا به اِعمال خشونت علیه مردم و دستگیری مخالفان هر چه زودتر پایان دهند

کارکنان روزنامه و سایت خبری موسوی دستگیر شدند

کارکنان روزنامه و سایت خبری موسوی دستگیر شدند

منابع نزدیک به ستاد میرحسین موسوی نامزد معترض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، می گویند که نیروهای امنیتی دوشنبه شب اول تیر، با ورود به دفتر سایت "کلمه" و روزنامه "کلمه سبز" که متعلق به آقای موسوی است، "همه کارکنان را با خود برده اند."


صاحب امتیاز کلمه سبز میر حسین موسوی است

از عده دقیق افراد دستگیر شده اطلاعی در دست نیست، اما براساس گزارش ها، علیرضا بهشتی شیرازی، سردبیر روزنامه کلمه سبز، و پسر او که برای دیدنش به محل این روزنامه رفته بود و همه اعضای حاضر تحریریه و کارکنان فنی دستگیر شده اند.

بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران به بخش فارسی بی بی سی گفت پس از اعلام نتایج انتخابات، مسئولان با حضور در محل چاپخانه روزنامه کلمه سبز خواستار توقف انتشار این روزنامه شده بودند اما با توجه به اینکه گردانندگان روزنامه حکم توقف انتشار کلمه سبز را غیر قانونی می دانستند با انجام هماهنگی و دعوت از کارکنان، درصدد انتشار روزنامه برای سه شنبه دوم تیر -امروز- بودند.

به گفته دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، جمعی از لباس شخصی های های ابتدا درصدد ورود به دفتر روزنامه برآمدند اما با مقاومت کارکنان روزنامه لباس شخصی ها ساعاتی بعد با حکم دادستانی وارد شدند و همه کارکنان اعم از روزنامه نگاران و کارمندان بخش فنی و سردبیر روزنامه را با خود بردند.

علیرضا بهشتی، سردبیر روزنامه کلمه سبز، از مشاوران میرحسین موسوی در دوران هشت ساله نخست وزیری آقای موسوی است و مدتی هم مدیر روابط عمومی آخرین نخست وزیر ایران بوده است.

آقای بهشتی همچنین یکی از مسئولان ارشد ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی نیز محسوب می شود.

مجوز روزنامه "کلمه سبز" اسفند سال پیش به نام آقای موسوی صادر شد اما انتشار آن از روزهای آخر اردیبهشت ماه امسال آغاز شد.

گزارش شده بود که این روزنامه پس از اعلام نتایج انتخابات برای انتشار و توزیع دچار مشکلاتی بود. از جمله گفته شده است مقام های امنیتی ساعاتی پس از پایان رای گیری در روز انتخابات، با حضور در محل چاپخانه روزنامه کلمه سبز، گردانندگان این روزنامه را به تغییر تیترهای اصلی واداشته بودند.

کلمه سبز در اولین سرمقاله خود با عنوان "کلام اول" نوشته بود که "می خواهد رسانه ای باشد برای همه کسانی که برای ایران و ایرانی جایگاهی رفیع تر قائل هستند."

سایت "کلمه" هم که پیش از روزنامه کلمه سبز کار خود را آغاز کرده بود، همزمان با اعلام نامزدی آقای موسوی شروع به کار کرد و به انتشار مواضع او پرداخت.

یکی از منابع اصلی انتشار بیانیه های اعتراضی آقای موسوی پس از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، وبسایت "کلمه" بوده است.

اعلام آمادگی نمایندگان موسوی و کروبی برای مناظره با اعضاء شورای

اعلام آمادگی نمایندگان موسوی و کروبی برای مناظره با اعضاء شورای نگهبان و وزیر کشور

علی اکبر محتشمی پور و مرتضی الویری نمایندگان موسوی و کروبی برای مناظره درباره انتخابات با اعضاء شورای نگهبان و وزیر کشور اعلام آمادگی کردند.

به گزارش سایت مجمع روحانیون مبارز در نامه نمایندگان این دو ستاد به مسئولان انتخابات آمده است:

نظر به مسائل پیش آمده در خصوص انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و با توجه به اینکه طی روزهای اخیر و در خلال برنامه‌ها و مصاحبه‌های متعدد تلویزیونی برخی افراد و شخصیت‌ها پیشنهاد گفتگو و بیان دیدگاه‌های متقابل و برگزاری مناظره تلویزیونی بین افرادی که درخصوص انتخابات دیدگاه‌های مختلفی دارند، اعلام داشته‌اند اینک در راستای تنویر افکار عمومی و آرامش بخشیدن به جامعه، این‌جانبان آمادگی خود را جهت حضور در برنامه تلویزیونی به صورت زنده و انجام مناظره با هر یک از اعضای محترم شورای نگهبان و وزیر محترم کشور اعلام می‌داریم. یقیناً پذیرش این پیشنهاد و انجام این مناظرات و احاله داوری و قضاوت در خصوص صحت و سقم مطالب به مردم در تلطیف فضای عمومی کشور بسیار موثر خواهد بود.

پیشنهاد عبدالله نوری: پرونده انتخابات را به مجمع بفرستید

پیشنهاد عبدالله نوری: پرونده انتخابات را به مجمع بفرستید

عبدالله نوری، از فعالان سیاسی و وزیرکشور پیشین ایران می گوید که نتیجه اعلام شده انتخابات او را هم "شگفت زده و نگران" کرده و به رهبر ایران پیشنهاد کرده است که پرونده انتخابات را به مجمع تشخیص مصلحت نظام بفرستد.

آقای نوری در بیانیه ای که روز اول تیر منتشر شده است، با اشاره به این که "میلیون ها رأی دهنده" نتیجه اعلام شده انتخابات را نپذیرفته اند، هشدار داده است که اگر این باور عمومی اصلاح نشود، بازنده اصلی "نظام" خواهد بود.

آقای نوری تأکید کرده که "ابطال انتخابات" که خواست نامزدهای اصلاح طلب است، در گذشته سابقه داشته و "به هیچ عنوان بدعت نیست".

او پیشنهاد کرده است که اگر شورای نگهبان هم نظر قطعی خود را بر صحت انتخابات اعلام کرد، "رهبر می تواند به عنوان معضل پیش آمده، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام دستور اقدام دهد".

آیت الله علی خامنه ای در نماز جمعه روز ۲۹ خرداد تهران نامزدهای معترض به نتیجه اعلام شده انتخابات را به پی گیری مسئله از طرق قانونی دعوت کرده و گفته بود که زیر بار "بدعت های غیرقانونی" نخواهد رفت.

آقای نوری در ادامه اطلاعیه خود می نویسد: "هرچند در طول سالیان گذشته با نگرانی عمیق، ویرانی بسیاری از دستاوردهای اسلام و انقلاب را شاهد بودم، ولی امید آن داشتم تا این انتخابات بتواند تضمینی بر حداقلی از آزادی ها باشد و از خسارات بیشتر جلوگیری کند. ملت سرفراز و آگاه ایران نیز برای پاسداری از همین آزادی حداقلی با وجود همه تضییقاتی که بر سر تحقق خواسته آنان بود بیشترین همکاری را با حکومت داشتند و حتی به فیلتر شورای نگهبان تمکین کردند و به یکی از ۴ کاندیدای مورد تأیید شورای نگهبان رأی دادند و صادقانه تمامی سرمایه خود را در طبق اخلاص نهادند و با حضور حماسی خود خواستند از خسارت و زوال بیشتر ایران عزیز جلوگیری کنند. اما افسوس که امروز بسیاری از رأی دهندگان احساس می کنند همان رأی هم نادیده گرفته شده است و فریبی به بهای از بین رفتن آبرو و صداقت حکومت، خورده اند."

اعلام نتیجه انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در ایران اعتراضات متعددی را در پایتخت و شهرهای مختلف به همراه داشت که در مواردی این اعتراض ها با دخالت نیروهای پلیس و لباس شخصی ها با خشونت و تیراندازی به معترضان همراه شد.

عبدالله نوری در بخشی از بیانیه اش با انتقاد از این برخوردها آورده است: "چرا تیر اندازی به مردم؟ چرا دستگیری های کور و حبس و زندان؟ چرا ضرب و شتم و هتک حیثیت مردم؟ چرا حمله به دانشجویان و دانشگاه ها؟ چرا اتهام های واهی؟ چرا برخورد با مالباخته به جای دزد؟ زندانی کردن ده ها اصلاح طلب و روشنفکر، نخبگان سیاسی و فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و تعداد کثیری از جوانان و دانشجویان و فعالان جنبش مدنی که در راستای احقاق حقوق ملت و دفاع از آزادی بیان تلاش می کرده اند و بسیاری از آنان چه در جریان انقلاب و چه پس از آن خدمات بسیاری به این ملت کرده اند و در راه دفاع از حقوق ملت همچون برادر گرانقدر و عزیزم جناب دکتر سعید حجاریان هزینه های سنگینی چون ترور و جانبازی را پرداخته اند، چه مشکلی را حل می کند؟"

آقای نوری اضافه می کند:" آیا این دستگیری ها خود برمشکلات حکومت و انحرافش از جاده حقیقت و صواب نمی افزاید؟ به فرض که حکومت عزیزان زندانی ما را وادار به اعترافات دروغین و سناریوهای شکست خورده و نخ نمایی مانند اینکه از خارج دستور گرفته و یا به دنبال انقلاب مخملی و امثال آن بوده اند، کرد، طراحان این سناریوها مطمئن باشند تاریخ مصرف این نوع دروغ پردازیها و تهمت ها گذشته است و نه تنها بر ملت مؤمن و هوشیار اثر نخواهد گذاشت که فاصله و اختلاف نظر مردم با حاکمیت را بیش از پیش عمیق می کند."

در بخشی دیگر از بیانیه آقای نوری با ابراز همدردی با کشته شدگان این ناآرامی ها می گوید: " با دلی پر از اندوه با خانواده های دردمند تمامی قربانیان، مجروحان و آسیب دیدگان حوادث روزهای اخیر و خانواده های صبور و مقاوم زندانیان سر افرازی که جز خدمت به مردم و دفاع از حقوق ملت جرمی مرتکب نشده اند اظهار همدردی می نمایم و به همهء عوامل و عناصر دخیل در این التهابات و تنش آفرینیها و کسانیکه به نام دفاع از اسلام و انقلاب و نظام خشن ترین برخوردها را نسبت به مردم بی دفاع روا می دارند متذکر می گردم این رفتارها باعث سرعت بخشیدن به زوال حکومت می گردد"

متن اطلاعیه عبدالله نوری در مورد حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری

بسم الله الرحمن الرحیم

ألَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ

آیا وقت آن نرسیده است که دلهاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و حقّ خاشع گردد؟!

وقایع روزهای گذشته اینجانب را به حکم وظیفه دینی، اخلاقی و ملی بر آن داشت تا نکاتی را یاد آور شوم:

۱- اعلام نتیجه انتخابات اینجانب را همچون انبوهی از ملت هوشمند ایران شگفت زده و نگران ساخت. شگفت زده از آن جهت که چگونه سرمایه عظیم اعتماد ملت به تاراج رفت و نگران از این بابت که چرا پس از گذشت سه دهه از پیروزی انقلابی که آزادی یکی از اساسی ترین شعارهای آن بود و به بهای ریخته شدن خون عزیزان این وطن به پیروزی رسید، شهروندان این کشور از حداقل میزان آزادی سیاسی، یعنی برخورداری از انتخاباتی سالم، محرومند؟

هرچند در طول سالیان گذشته با نگرانی عمیق، ویرانی بسیاری از دستاوردهای اسلام و انقلاب را شاهد بودم، ولی امید آن داشتم تا این انتخابات بتواند تضمینی بر حداقلی از آزادی ها باشد و از خسارات بیشتر جلوگیری کند. ملت سرفراز و آگاه ایران نیز برای پاسداری از همین آزادی حداقلی با وجود همه تضییقاتی که بر سر تحقق خواسته آنان بود بیشترین همکاری را با حکومت داشتند و حتی به فیلتر شورای نگهبان تمکین کردند و به یکی از ۴ کاندیدای مورد تأیید شورای نگهبان رأی دادند و صادقانه تمامی سرمایه خود را در طبق اخلاص نهادند و با حضور حماسی خود خواستند از خسارت و زوال بیشتر ایران عزیز جلوگیری کنند.

اما افسوس که امروز بسیاری از رأی دهندگان احساس می کنند همان رأی هم نادیده گرفته شده است و فریبی به بهای از بین رفتن آبرو و صداقت حکومت، خورده اند. انتظار می رفت مسئولین مربوطه با وجود تمامی محدودیتهایی که در انتخابات ایجاد کرده بودند به آرای مردم احترام گذاشته از آن حفاظت نمایند، آن هم در نظامی که با عناوینی همچون مردم سالاری دینی همواره خود را بر آمده از ملت معرفی می کند، ولی پاسداشت حضور حماسی ملت اعلام نتیجه ای بود که نه تنها هیچیک از رقبای انتخاباتی آن را نپذیرفتند، بلکه احساسات کثیری از رأی دهندگان را جریحه دار کرد.

۲- امروز میلیون ها رأی دهنده ایرانی در داخل و خارج کشور معتقد هستند که بزرگترین گناهان که دروغ است، آن هم دروغی به بزرگی ایران و نیز گناه خیانت در امانت را مجریان امر مرتکب شده اند و گویا قرار است کسی سخنی نگوید تا با مرور زمان همه چیز حل شود.

راستی چه منکری عظیم تر از دروغ و خیانت در امانت آنهم نسبت به ملتی به عظمت ملت ایران؟ مگر راستگویی چه زیانی برای صاحبان قدرت دارد که از آن گریزانند و دروغ گویی جز از بین بردن مشروعیت نظام و سلب اعتماد عمومی چه سودی در پی دارد که این همه بر آن اصرار می ورزند؟

در انتخابات ریاست جمهوری ۴ سال قبل هم برخی از کاندیداها مدعی تقلب و تخلف گسترده بودند، لکن در این انتخابات افزون بر سه کاندیدا عده کثیری از مردم نتیجه انتخابات را نپذیرفته اند؟ چنانچه این باور اصلاح نشود و اعتماد جمهور مردم جلب نگردد بازنده اصلی نظام است. مهمترین سرمایه اجتماعی و ملی همه نظام ها اعتماد عمومی است و حداقل خسران وضعیت کنونی از بین رفتن آن است. آیا در چنین شرائطی نباید برای باز گرداندن اعتماد مردم تلاش کرد؟ آیا روشی که در پیش گرفته شده برای جلب اعتماد مردم مناسب است؟

ابطال انتخابات یک روال سابقه دار بوده و به هیچ عنوان بدعت نیست و بدیهی است تکرار انتخابات هم نه تنها باعث تغییر در آرا واقعی ملت نمی شود بلکه تمامی رأی دهندگان را بر رأی خود ثابت قدم تر می کند. چنانچه شورای نگهبان هم نظر قطعی خود را مبنی بر صحت انتخابات صادر نماید، رهبر می تواند به عنوان معضل پیش آمده از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام دستور اقدام دهد تا رییس جمهور برآمده از انتخاباتی سالم و شفاف بتواند با قدرت و اعتماد به نفسی بیشتر مسئولیت اجرائی کشور را بر عهده گیرد.

حال اگر کسی مدعی تقلب و تخلف در انتخابات باشد چگونه می تواند آن را بیان کند؟ در حالی که مطبوعات تحت فشار و تهدید و سانسور قرار دارند و به نحو بی سابقه ای تمامی رسانه ها تحت کنترل است و هر گونه اطلاع رسانی از طریق رسانه های داخلی و خارجی و اینترنت و تمامی سایت های خبر رسانی و حتی تلفن شخصی شهروندان دچار اختلال است و سیستم پیام کوتاه تعطیل می گردد تا حداقل های ارتباطی و خبررسانی مردم از بین برود و صدا و سیما هم که متعلق به مردم و جز اموال عمومی است یک طرفه هر آنچه می خواهد می گوید بدون اینکه اشخاص و صاحب نظرانی که مانند آنها فکر نمی کنند و یا اعتقاد به تخلف و تقلب آشکار در انتخابات دارند را در بحث ها شرکت دهد، دیگر چه راهی برای اعتراض می ماند؟ مگر امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین ارکان اسلام نیست؟ و در آیات متعدد قرآن بر آن تاکید نگردیده است؟ حال چنانچه مردم منکری را از حکومت مشاهده کردند آیا در قبال آن وظیفه ندارند؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر برای جلوگیری از انحراف حکومت ها نیست؟ حکومتی که مدعی آزادی است و در گفتگو با رسانه های داخلی و خارجی ادعا می کند در ایران آزادی مطلق! وجود دارد، اعلام نماید مردم چگونه می توانند انتخابات را نقد کنند؟ چرا پس از تبریک رهبری هیچ یک از رقیبان این نتیجه را نپذیرفته اند؟ چرا نخست وزیر ۸ ساله نظام در دوران دفاع مقدس، جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و نیز حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی رییس دو دوره مجلس نظام که هر دو مورد تایید صریح امام خمینی (ره) بوده اند و آشکارا خود را در چهارچوب نظام ولایت فقیه تعریف می کنند و به تازگی از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده اند و مجدداً در نماز جمعه اخیر هم مورد تایید رهبری قرار گرفتند و به تعبیری خودی به حساب آمدند، نظر رهبری را نمی پذیرند و صراحتا انتخابات را شعبده بازی و مضحک می نامند؟

امروز هم مردم به دنبال رأی خود می گردند و حکومت نباید از این خواست تعبیر دیگری بکند که تعبیری غیر از این بیش از همه به ضرر حاکمیت است. همیشه حکومت ها اعتراضات سنگین و خواست های بزرگ را تقلیل می دهند و بسیار تعجب آور است که چرا در این نظام خواست های معقول و قابل دسترس را به انقلاب مخملی و امثال آن و یا تأثیر پذیری از القائات خارجی ارتقا میدهند؟

۳- حال چرا تیر اندازی به مردم؟ چرا دستگیری های کور و حبس و زندان؟ چرا ضرب و شتم و هتک حیثیت مردم؟ چرا حمله به دانشجویان و دانشگاه ها؟ چرا اتهام های واهی؟ چرا برخورد با مالباخته به جای دزد؟ زندانی کردن ده ها اصلاح طلب و روشنفکر، نخبگان سیاسی و فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و تعداد کثیری از جوانان و دانشجویان و فعالان جنبش مدنی که در راستای احقاق حقوق ملت و دفاع از آزادی بیان تلاش می کرده اند و بسیاری از آنان چه در جریان انقلاب و چه پس از آن خدمات بسیاری به این ملت کرده اند و در راه دفاع از حقوق ملت همچون برادر گرانقدر و عزیزم جناب دکتر سعید حجاریان هزینه های سنگینی چون ترور و جانبازی را پرداخته اند، چه مشکلی را حل می کند؟ آیا این دستگیری ها خود برمشکلات حکومت و انحرافش از جاده حقیقت و صواب نمی افزاید؟

به فرض که حکومت عزیزان زندانی ما را وادار به اعترافات دروغین و سناریوهای شکست خورده و نخ نمایی مانند اینکه از خارج دستور گرفته و یا به دنبال انقلاب مخملی و امثال آن بوده اند، کرد، طراحان این سناریوها مطمئن باشند تاریخ مصرف این نوع دروغ پردازی ها و تهمت ها گذشته است و نه تنها بر ملت مؤمن و هوشیار اثر نخواهد گذاشت که فاصله و اختلاف نظر مردم با حاکمیت را بیش از پیش عمیق می کند.

آیا این بازداشت ها با ضوابط اسلامی و اخلاقی منطبق است؟ آیا این دستور اسلام است که جوانان مظلومی که روش شما را قبول ندارند به نام اسلام بازداشت و زندانی کنید؟ آیا اینها خوارج هستند و دست به سلاح برده اند؟ مگر قرآن کریم نمی گوید "محمدٌ رسول الله و الذین معه اشدا علی الکفار رحما بینهم / محمّد (ص) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند"؟ آیا رو در رو قرار دادن نیروهای سپاه و بسیج و یا نیروی انتظامی -که همگی در جهت امنیت و نظم و نگاهبانی از مرزهای کشور باید با دشمنان خارجی و یا اشرار داخلی مقابله نمایند- با مردم به مصلحت نظام است؟

در اینجا لازم می دانم به مسئولین صدا و سیمای دولتی یاد آور شوم کسانی را که شما آشوبگر می نامید همین مردمی هستند که هر گاه حکومت نیاز به حضورشان دارد، آنان را ملت غیور و همیشه در صحنه می نامد، هر چند ممکن است افراد شرور آموزش دیده ای در جمع آنان نفوذ کنند و برای آسیب زدن به اجتماعات آنان و صحه گذاردن بر تبلیغات رسانه های حکومتی دست به هر کاری بزنند.

بی تردید این شیوه تبلیغات و اتهام های واهی نفرتی عظیم در میان مردم برای بنگاه عریض و طویل اطلاع رسانی دولتی به وجود می آورد چرا که نجابت مردم هیچگاه به آنان اجازه تخریب و زیان رساندن به اموال عمومی و یا خصوصی را نمی دهد، اگر چه مسئولیت و وبال این حوادث بر گردن کسانی است که امکان تشکیل تجمعات مسالمت آمیز را برای مردم فراهم نکرده اند.

چگونه است تجمعات و تظاهراتی که توسط نهادهای حکومتی ترتیب داده می شود هرگز مورد تعرض قرار نمی گیرد ولی اعتراض منتقدان حکومت همیشه با تهدید، ارعاب و آشوب عده ای مواجه می گردد؟! چگونه است در تجمعاتی که توسط نهادهای حکومتی برگزار می شود افرادی تحت عنوان اخلال گر و یا آشوب طلب مشاهده نمی شوند ولی در هر نوع تجمع انتقادی و مسالمت آمیز این افراد حضوری پر رنگ در جهت بر هم زدن نظم و آرامش عمومی دارند؟! چگونه است که در تجمعات حکومتی، عوامل و عناصری تحت عنوان لباس شخصی، گروه فشار و یا عوامل خودسر حضور ندارند ولی اگر تجمع و گردهمایی منتقدین برگزار گردد حضوری گسترده و رعب انگیز دارند؟! و چگونه است که تاکنون این افراد در هیچ دادگاهی محاکمه نشده اند؟!

سلب اعتماد عمومی خسارتی جبران ناپذیر است که حداقل کشور را در برابر تهدیدهای خارجی آسیب پذیر می سازد و چنانچه خدای ناخواسته تهدیدی خارجی متوجه ایران شود حکومت، پشتیبانی مردم را از دست خواهد داد. آیا بهتر نیست حکومت به جای رفتار خشن و تهدید و ارعاب و دستگیری و تیر اندازی و ضرب و شتم و کشتار، برخوردی اخلاقی نسبت به مردم داشته باشد؟

مگر علی‌ابن ابی‌طالب (ع) نفرمود: "به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را ‏به من دهند تا به مورچه ای ستم روا داشته پوست جوى را از آن بگیرم، هرگز نمی کنم"؟ آیا پیشوایان دینی ما با مردم به گونه ای رفتار می کردند که جرأت انتقاد نداشته باشند؟ آیا این نوع رفتار، اعتقادات مردم نسبت به اسلام را خدشه دار نمی کند؟ و این جفای به اسلام نیست؟ قرآن کریم به پیامبر رحمت للعالمین (ص) خطاب می کند: "وَ لَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ / و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً مردم از پیرامون تو پراکنده مى‏شدند".

۴- آزادی جوهر انسانیت است و همچنان که از دیرباز تا کنون در تعالیم پیامبران و پیشوایان دینی و اندیشمندان و همچنین اعلامیه ها و بیانیه های حقوق بشری امروزین مطرح شده است از حقوق سلب ناپذیر انسان است. بنیادی ترین آرمان انقلاب اسلامی نیز آزادی بوده و در اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز صراحتاً آزادی تشکیل اجتماعات به رسمیت شناخته شده است. پس چرا در برابر این حق مشروع و مسلم ملت مقاومت می شود و اجازه راهپیمایی داده نمی شود؟ حکومت که خود را اکثریت می داند از چه بیمناک است؟ حاکمیت که همه امکانات مادی و نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و تبلیغاتی را در اختیار دارد و معتقد است منتقدان و معترضان اقلیتی بیش نیستند! حکومتی که مدعی ممتاز ترین دموکراسی در جهان است حداقل همانند آنها رفتار نماید، در همه دموکراسی های امروز جهان اجازه راهپیمایی و یا اعتصاب و یا تحصن را به اقلیت می دهند و مسئولیت حفظ امنیت از آن را نیز حکومت به عهده می گیرد.

من به عنوان یک شهروند و از باب "النصیحه لأئمه المسلمین" به حکومت توصیه می نمایم با پافشاری بر یک کار نادرست، کاری نادرست تر انجام ندهید و ایران عزیز را دچار آسیب پذیری در برابر تهدیدات خارجی نکنید و با تمسک به بهره برداری بیگانه صدای حق طلبانه مردم خود را خاموش ننمایید. بدانید آبروی اسلام و نظام و جمهوریت آن با هیچ مصلحتی قابل معاوضه نیست. امیر مومنان (ع) می فرماید: " بهترین مردم نزد خداوند کسى است که درستکارى را بر نا درستی ترجیح دهد، هر چند درستکارى، به زیان او باشد و موجب اندوه او شود و بدکارى برای او سود آور باشد و به مال و اعتبار او بیفزاید" نهج البلاغه - خطبه ۱۲۵

به نوبه خود، با دلی پر از اندوه با خانواده های دردمند تمامی قربانیان، مجروحان و آسیب دیدگان حوادث روزهای اخیر و خانواده های صبور و مقاوم زندانیان سر افرازی که جز خدمت به مردم و دفاع از حقوق ملت جرمی مرتکب نشده اند اظهار همدردی می نمایم و به همه عوامل و عناصر دخیل در این التهابات و تنش آفرینی ها و کسانی که به نام دفاع از اسلام و انقلاب و نظام، خشن ترین برخوردها را نسبت به مردم بی دفاع روا می دارند متذکر می گردم این رفتارها باعث سرعت بخشیدن به زوال حکومت می گردد که: "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم / حکومت با کفر باقی می ماند ولی همراه با ظلم هر گز پایدار نمی ماند".

(۵-) من در مراحل مختلف انقلاب حضور داشته ام، ۵ بار از سوی امام خمینی (ره) در مسئولیت های مختلف منصوب شدم، ۲ بار در مسئولیت وزارت کشور قرار گرفتم، ۲ بار به مجلس راه یافتم و در طول دوران جنگ در جبهه ها حضور داشتم. برادرانم بارها در طول جنگ مجروح شدند و نهایتا یکی از آن ها به فیض شهادت نائل آمد و یکی دیگر از آنها که از قافله شهدا جا مانده بود، در پی انجام وظیفه نمایندگی به سوی رحمت حق شتافت. همواره دل در گرو اسلام و انقلاب و ایران داشته ام و در این راه آنچه را وظیفه دینی و ملی خود دانسته ام انجام داده و می دهم اگر چه برای خود و یا خانواده ام هزینه داشته باشد، چه آنکه بر سر همین آرمانها و عقایدم و دفاع از آنچه حق می پنداشتم زندان جمهوری اسلامی را نیز بدون کمترین شکوه و شکایتی تحمل نمودم و با هیچ کس غیر از خدای خود معامله نکرده و نخواهم کرد (ان شا الله).

بسیاری از دوستانم را به یاد می آورم که در راه دفاع از اسلام و میهن در دوران انقلاب و در جبهه های نبرد به شهادت رسیدند و امروز نظاره گر من هستند که آیا در قبال از دست رفتن آرمان های انقلاب و عزت ایران با بی تفاوتی تنها نظاره گر هستم و یا در حد توانم به وظیفه خود عمل می کنم، به تعبیر هشدار دهنده امام خمینی در ماجرای کاپیتولاسیون: "آن آقایانی که می گویند باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟… والله گناهکار است کسی که داد نزند؛ والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند".

۶- در خاتمه ۲ فراز از بیانات امیرمومنان (ع) در نامه خطاب به مالک اشتر را یاد آور می شوم، تا حکمرانان نظام جمهوری اسلامی که از آغاز سودای تحقق حکومت آرمانی شیعه را در سر داشته اند به ارزیابی خویش بنشینند که آیا راهی که در پیش گرفته اند راه امام علی (ع) است؟

کلام اول: قلب خویش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن و همچون حیوان درنده ای نسبت به آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری زیرا آنها دو گروه بیش نیستند: یا برادران دینی تواند و یا انسانهائی همچون تو.

کلام دوم: بپرهیز از ریختن خون‏ها بناحق، زیرا که هیچ چیز مانند ریختن خون حرام سبب غضب خدا و بزرگی عقوبت ‏حق تعالی و زوال نعمت و کوتاهی عمر دولت نمی‏شود، پس حکومتت را با ریختن خون حرام تقویت مکن که همین سبب ضعف و سستی و نابودی آن می‏گردد.

بار دیگر به ارباب حکومت این آیه را متذکر می گردم که:

ألَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ

آیا وقت آن نرسیده است که دلهاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و حقّ خاشع گردد؟!

من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم / تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال

والسلام علی من اتبع الهدی

عبدالله نوری

اول تیر ۱۳۸۸

تخریب اموال عمومی توسط پلیس

تخریب اموال عمومی توسط پلیس

احمد قابل: چهارتا پیرمرد مجلس خبرگان جرات کاری ندارند

احمد قابل: چهارتا پیرمرد مجلس خبرگان جرات کاری ندارند

سکوت رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان درحوادث اخیربرخی ازناظران را به این گمان انداخته که وی در جایگاه قانونی خود در پی تذکر به رهبری است. احمد قابل می‌گوید، خبرگان کنونی در جایگاهی نیست که بتواند صلاحیت رهبری را زیر سوال ببرد.

برخی اخبار تاییدنشده می‌گویند هاشمی رفسنجانی برای رایزنی با علمای قم در مورد تذکر به رهبری و زیر سوال بردن صلاحیت او به این شهر رفته است. احمد قابل روحانی‌ای که خود لباس روحانیت را از تن به در کرده می‌گویداینها شایعات خود کودتاچیان برای تغییر مسیر قانونی‌اعتراضات است.

دویچه‌وله: جناب آقای قابل، بعد از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه تهران در جمعه‌ی گذشته، بعضی از ناظران این مسئله را مطرح کردند که چون ایشان رسما از یک جناح و یک گروه خاص طرفداری کرده است، بنابراین شرط عدالت که برای رهبری در قانون اساسی ذکر شده زیر سوال رفته است. آیا به نظر شما جا دارد که الان مجلس خبرگان به ریاست آقای رفسنجانی تذکری در این مورد به رهبری بدهد؟

احمد قابل: این داستان که تازگی ندارد، ولی طرحش در این مقطع زمانی به نظر من خیلی مشکوک است. به علت این که طرف مقابل مردم و شاید بهتر است حداقل بگوییم مردم معترض، اصرار دارد که شرایط کشور را به گونه‌ای جلوه بدهد که گویا معترضین به دنبال این هستند که همه‌ی ارکان نظام و همه‌ی ارگان‌های رسمی را زیر سوال ببرند و به اصطلاح یک «انقلاب مخملی» کنند. در مقابل، امثال آقای میرحسین موسوی، آقای کروبی و آقای خاتمی مصر هستند که دارند در چارچوب قوانین فعلی کشور رفتار می‌کنند و اصلا درصدد این نیستند که بحث صلاحیت رهبری و این جور چیزها را مطرح کنند.

اتهامی هم که علیه آقای هاشمی رفسنجانی زده می‌شود، ازجانب همان کسانی‌ست که تصورشان این است که با روبرو قراردادن آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر مثلا بازتاب‌های منفی‌ای که در جامعه دارد، توانسته‌اند انتخابات را در دوره‌ی قبل ببرند و این دوره هم سعی کردند به همین شکل رفتار کنند و بگویند که چون مثلا میزان نفرتی که از آقای هاشمی وجود دارد در جامعه بالاست، باعث برد آقای احمدی‌نژاد شده است. و برای این که این را مشروع جلوه دهند، این رفتارها و این حرف‌ها را علیه آقای هاشمی رفسنجانی جعل می‌کنند که گویا ایشان رفته با آقایان مراجع یا حتا با بعضی اعضای خبرگان تماس گرفته است.

من مطمئن هستم که این خبرها دروغ است و هیچ پایگاه و جایگاهی ندارد. آقای هاشمی هرگونه رفتار و هرگونه گفتارش تحت نظر حاکمیت است. ضمن این که ایشان در این جریانات سکوت کامل کرده است و منتظر است ببیند اوضاع چه می‌شود و بعد هم آنجایی که لازم باشد با خود آقای خامنه‌ای و دیگران وارد مذاکره خواهد شد. ولی به نظر من طرح این مباحث با امواج سوئی که می‌خواهد حرکت مردم را حرکتی غیرقانونی جلوه بدهد، سازگارتر است و به نظر می‌آید اینها جعلیات خود کودتاچیان باشد.

ولی در چارچوب همین قوانین فعلی ایران که شما هم به آن اشاره کردید، مجلس خبرگان وظیفه دارد که به رهبری تذکر بدهد و بر عملکرد رهبری نظارت کند.

بله و گفتم که اگر قرار بود این مجلس خبرگان چنین شایستگی و توانایی داشته باشد، خیلی جلوتر از اینها و اصلا نه بخاطر این انتخابات، در خیلی ازصحنه‌های دیگر و در  انتخابات‌های دیگر هم می‌توانسته این تذکر را بدهد و این اقدام را بکند. ولی شما تصور می‌کنید اعضای خبرگانی که از فیلتر شورای نگهبان رد شده‌اند، بخصوص فیلتر بسیار شدیدی که در قضیه‌ی خبرگان دارند، این مجلس خبرگانی که برآمده از یک چنین نظارت و فیلترینگ فوق‌العاده‌ی شورای نگهبان است، اصلا قابلیت این را دارند که به خودشان جرات بدهند، درباره‌ی صلاحیت رهبری اظهارنظر بکنند؟ وقتی که در شرایط موجود و در همین قضیه‌ی اخیر انتخابات با این همه حضور مردمی، اینجور دارند همه را سرکوب می‌کنند، مثلا چهارتا پیرمردی که به مجلس خبرگان رفته‌اند و هیچ پشتوانه‌ی مردمی هم حتا ندارند، می‌خواهند چه کاری بکنند؟

به نظرم می‌آید که اصلا طرح خود این ماجرا در حقیقت عدم‌اش را اثبات می‌کند، بخاطر این که اینها در این حد و اندازه نیستند که بخواهند چنین حرفهایی را بزنند.

ولی آقای قابل، چیزی شبیه این اتفاق در زمان حیات آیت‌الله خمینی هم افتاد. یعنی با رایزنی‌هایی که صورت گرفت و جلساتی که گذاشته شد، آن کسی را که ایشان به‌عنوان جانشین خودش معرفی کرده بود از این سمت برکنار کردند و تعیین رهبر را به خبرگان سپردند. چرا الان فکر می‌کنید نمی‌تواند چنین اتفاقی بیفتد؟

اصلا آن قضیه این‌طور که شما می‌گویید نبود. آنجا مجلس خبرگان خودش مستقلا آیت‌الله منتظری را انتخاب کرده بود و از همان اول هم آیت‌الله خمینی مخالف بود. و کسانی که از این مخالفت ایشان خبر داشتند، صحنه را جوری ترتیب دادند که کمتر از چهار سال بعد عملا قضیه برگشت و اول آیت‌الله خمینی آیت‌الله منتظری را عزل کرد و بعد مجلس خبرگان آمد نظر آقای خمینی را تایید کرد. یعنی آنجا هم مجلس خبرگان کاملا تابع رهبری شد، نه این که برخلاف نظر رهبری کاری کرده باشد.

بله، در سال ۶۴ آنها هم به گمان این که آیت‌الله خمینی با جانشینی آیت‌الله منتظری موافق است، آمدند رای‌گیری کردند و یک مصوبه مخفی داشتند برای این که بعد از رحلت آقای خمینی، آقای منتظری بیاید جای ایشان بنشیند. و آن هم چون در قانون اساسی پیش‌بینی نشده بود، فقط به‌عنوان یک مصوبه‌ی احتیاطی پیشاپیش انجام گرفته بود. ولی همان را هم که دیدید آیت‌الله خمینی وقتی که مخالفتش را علنی کرد و آقای منتظری را کنار گذاشت، عملا آن اتفاقی که افتاد این بود که مجلس خبرگان کاملا تمکین کرد، نه این که آنجا در برابر رهبری ایستاده باشد.

ما اصلا در جمهوری اسلامی هیچ جا سابقه‌ی این که مجلس خبرگان به خودش حق داده باشد که به رهبری، حتا توصیه‌ای هم بکند نداشته‌ایم. همیشه تابع محض بوده است، با این که بر اساس قانون اساسی باید قضیه‌اش عکس باشد. یعنی باید رهبری تابع مجلس خبرگان باشد، نه این که بالعکس. ولی متاسفانه مجلس خبرگان به گونه‌ای شکل گرفته است که هیچگاه چنین جایگاهی برای مجلس خبرگان در طول این سی ساله‌ی انقلاب شکل نگرفته است.

غیر از مجلس خبرگان، نقش مراجع تقلید قم را چه طور ارزیابی می‌کنید؟ چون ظاهرا چند نفر از این مراجع هنوز پیروزی انتخابات را به آقای احمدی‌نژاد تبریک نگفته‌اند و در نماز جمعه هفته‌ی پیش هم بعضی‌هایشان شرکت نکردند. آیا می‌شود برای اصلاح این وضعیت به این مراجع امیدی داشت؟

خیر! به نظر من چون این مراجع نه در چرخه‌ی قانونی جایگاهی دارند که تصمیم آنها وجهه قانونی داشته باشد و نه وضعیت اجتماعی به گونه‌ای است که اصلا اجازه بدهد که آنها سخنی بگویند، نهایتش این است که مخالفت‌هایی هم صورت بگیرد، مثل مخالفت‌هایی که از جانب آیت‌الله منتظری یا آیت‌الله صانعی یا یکی دو نفر دیگر صورت گرفته است، اینها همه از مواردی است که از جانب حکومت سرکوب می‌شود و یا بایکوت می‌شود و عملا هیچ مرجع تقلیدی جرات به خودش نمی‌دهد که حرف تندی بزند، ولو حقیقتا هم با روندی که وجود دارد مخالف باشد.

این مخالفت‌ها صرفا مخالفت‌هایی است که به صورت محفلی و خصوصی ممکن است ابراز شود. اما به صورت علنی ما تا به حال ندیده‌ایم که مراجع تقلید بخصوص در جایی که یک‌طرفش رهبری باشد، موضعی علیه رهبری یا علیه مواضع رهبری بگیرند. بعضی مواردی بوده که مثلا با قوه قضاییه یا قوه مجریه یا قوه مقننه درگیری‌هایی داشته باشند و علنی هم بکنند، اما هیچ وقت مخالفت‌های خودشان را با رهبری علنی نمی‌کنند.

علتش هم این است که فضای امنیتی و پلیسی در کشور آن قدر بالا است که وقتی می‌بینند با شخصیت دوم انقلاب یعنی آیت‌الله منتظری آن طور رفتار کردند که به اصطلاح خود آنها همه‌ی زندگی وهمه‌ی حقوق قانونی ایشان را از وی سلب کردند، می‌گویند ما که دیگر جای خود داریم. حتا سالها پیش که بعضی آقایان رفتند با بعضی‌از مراجع به طور خصوصی صحبت کردند، حرفشان دقیقا همین بود که وقتی به آیت‌الله منتظری رحم نشده است، به ما می‌خواهد رحم شود. لذا فضای کشور اصلا فضایی نیست که شما تصور کنید اینجا مراجع تقلید می‌توانند مخالفت علنی بکنند.

بله، مخالفت به معنای مثلا رفتار منفی می‌توانند از خودشان نشان دهند، این که تایید نکنند، منتها حرفی هم نزنند. مثلا همین طوری که مخالفت علنی نمی‌کنند، موافقت هم نمی‌کنند. این جور چیزها را مردم می‌توانند استشمام کنند که این آقایان مخالف‌اند، اما این مخالفت عملا از نظر حکومت مدیریت می‌شود و می‌توانند بر اینها غلبه کنند. ضمن این که تحت فشار شدید قرار داده‌اند و آنقدر می‌روند آقایان را سوال پیچ می‌کنند و تحت فشار قرار می‌دهند که می‌بینید همین دیشب یک چیزی از قول آیت‌الله صافی و آیت‌الله جوادی آملی که می‌شد از آن ذره‌ای موافقت با دولت استشمام شود، همین را می‌آورند روی صفحه‌ی تلویزیون و در رادیو پخش می‌کنند

محوطه باستانی دوره اشکانی در اهواز تخریب شد

محوطه باستانی دوره اشکانی در اهواز تخریب شد

یک محوطه باستانی متعلق به دوره اشکانی در شرق اهواز در اثر عملیات تعریض جاده روستایی توسط پیمانکار شرکت نفت دچار آسیب جدی شد.

سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان با اعلام این خبر گفت؛ تخریب در این محوطه عظیم باستانی، نخستین بار در دهه ۷۰ از سوی اداره وقت جهاد سازندگی و بدون استعلام از اداره وقت میراث فرهنگی شروع شده است. مجتبی گهستونی افزود؛ مساحت این محوطه بیش از ۱۵۰ هکتار است و در آن آثاری همچون دیوارهای خشتی، پایه میز، سنگ های یک تکه، پایه آتشدان و همچنین سفال های پراکنده منقوش دیده شده است. این محوطه باستانی در حالی تخریب شده است که پیش از این نیز سه تپه اشکانی در مرکز شهر رامهرمز، حسین آباد در شوش و دیگری با نام پاگچی به صورت جدی تخریب شده بود.

گهستونی با اشاره به شرایط این محوطه باستانی گفت؛ در این محوطه وسیع یک قبرستان وجود دارد که در سراسر آن می توان آثاری از سفال های ته خمره یی قرمز رنگ مربوط به دوره اشکانی و سفال های سیاه رنگ از دوره هزاره اول را مشاهده کرد. مسوول کمیته میراث فرهنگی مجموعه فعالان حقوق بشر ایران بیان کرد؛ با توجه به وجود آثاری از حفاری های غیرمجاز و تسطیح توسط بیل های مکانیکی پیمانکار شرکت نفت باید گفت سازمان میراث فرهنگی خوزستان اگر چه از غنی بودن این محوطه اطلاع کافی دارد اما نه تنها تاکنون اقدامی حفاظتی برای این محوطه انجام نداده است بلکه دستورالعملی برای تهیه پرونده ثبتی، بررسی شناسایی و کاوش های باستان شناسی، تعیین حریم و عرصه این محوطه نیز در دست ندارد.

گهستونی اظهار داشت؛ در این محوطه یک سازه به طول دو متر، عرض شش متر و عمق دو متر با سنگ های چهار تراش و ملاتی از ساروج وجود دارد که به احتمال زیاد یک آرامگاه بزرگ دوره اشکانی است و با کاوش و حفاری در این محوطه به یقین می توان آثاری از خط نوشته و سکه های رایج در آن زمان را یافت که تاریخ دقیق این محوطه باستانی را برای کارشناسان اثبات کند.

ترانه "مرا از یاد بردید ، من همان ایرانم " با صدای گوگوش

ترانه "مرا از یاد بردید ، من همان ایرانم " با صدای گوگوش

من همون ایرانم

آهنگ ساز: فرید زلاند

ترانه سرا: رها اعتمادی

تنظیم کننده: تیگران ساکیان

کارگردان: سیروس کردونی

آلبوم: عاشقانه

سناریوی استعفای احمدی نژاد، هماهنگی میان خاتمی و رفسنجانی برای ب

سناریوی استعفای احمدی نژاد، هماهنگی میان خاتمی و رفسنجانی برای بیرون رفت از بحران کنونی ایران


العربیه : بر اساس گزارش های دریافتی از ایران هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان رهبری و محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران تلاش های مشترکی را برای بیرون رفت از بحران کنونی ایران که به دنبال اعتراض میلیونی هواداران میر حسین موسوی و شیخ مهدی کروبی علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری آغاز گردید دنبال می کنند.

تلویزیون العربیه روز دوشنبه ۲۲-۶-۲۰۰۹ با استناد به برخی گزارش ها اعلام داشت که آقای رفسنجانی سعی دارد موافقت اعضای مجلس خبرگان با ایجاد شورای رهبری را جهت جایگزین کردن این شورا با منصب ولایت فقیه را که هم اکنون خامنه ای در راس آن قرار دارد به دست آورد.در همین حال فیلمی بر روی یتیوب به نمایش گذاشته شده است که درسال ۱۹۸۸ از جلسه ی مجلس خبرگان فیلمبرداری شده است ، در آن جلسه رفسنجانی با تمام توان خود مجلس خبرگان را قانع ساخت تا با رهبری خامنه ای به عنوان جانشین آیت الله خمینی موافقت کنند.

رفسنجانی در جلسه ی مزبور با مهارت بالای سیاسی خود بحران خلا رهبری پس از درگذشت خمینی را حل کرد، با استناد به آنچه در جلسه ی سال ۱۹۸۸ صورت گرفت تحلیلگران بر این باورند که وی این بار نیز می تواند بحران کنونی ریاست جمهوری ایران را به سود میر حسین موسوی به پایان برساند، درصورت تحقق چنین امری موازنه ی قدرت در ایران کاملا دگرگون خواهد شد.

از سوی دیگر گفته شده است که وی توانسته است موافقت ۵۰ عضو از ۸۰ عضو مجلس خبرگان را برای بحث درباره ی حل این بحران را که چه بسا به سناریوهای مختلفی منجر گردد به دست آورده است.

برنامه ی پانورامای العربیه با مشارکت صاحب نظران در امور ایران برای چندمین شب متوالی بحران کنونی ایران را با بحث درباره ی اصل ولایت فقیه مورد بررسی قرار داد .

طبق گزارش های رسیده ملاقات های چندی میان رفسنجانی و مراجع مذهبی واعضای مجلس خبرگان رهبری در قم انجام گرفته است ومسایل مرتبط به بحران کنونی ایران به بحث گذاشته شده است .

اما برجسته ترین راه حل پیشنهادی همان ایجاد شورای رهبری است زیرا ولی فقیه کنونی در نظر پیشنهاد کنندگان این طرح با حمایت خود از احمدی نژاد صلاحیت خود را از دست داده است.

در همین راستا گزارش شده است که خاتمی ورفسنجانی هماهنگی هایی را برای ایجاد راه حلی برای بیرون رفت از این بحران انجام داده اند .شایان ذکر است که در صورت تغییر ولی فقیه ویا تشکیل شورای رهبری کمیته ی بررسی عملکرد ولی فقیه پیشنهاد خود را در اینباره به هیات امنای مجلس خبرا برای تصویب ارایه خواهد کرد.

این هیات می تواند مساله ی برکناری خامنه ای را بررسی کند.برای تحقق چنین هدفی موافقت اکثریت نیمی از اعضا به اضافه ی یک عضو ضروری است.

ولی این نگرانی وجود دارد که چنین تصمیمی چه به بسا با مخالفت سپاه پاسداران ونیروهای بسیج روبرو شود .از سناریوهای دیگری که گفته شده است رفسنجانی آن را پیشنهاد کرده است ، سناریوی استعفای محمود احمدی نژاد به عنوان راه حل منطقی برای پایان دادن این بحران می باشد.

تحلیل: شکاف در ایران پهن تر می شود